محل تبلیغات شما



آشکارا نهان کنم تا چند؟

دوست می‌دارمت به بانگ بلند

دلم از جان خویش دست بشست

بعد از آن دیده بر رخ تو فکند

عاشقان تو نیک معذورند

زان که نبود کسی تو را مانند

دیده‌ای کو رخ تو دیده بود

به خیال تو کی شود خرسند؟

روی بنما، نظر تو باز مگیر

از من مستمند زار نژند

بر تن ما تو حاکمی، ای دوست

خواه راحت رسان و خواه گزند

ای ملامت کنان مرا در عشق

گوش می‌نشنود ازینسان پند

گرچه من دور مانده‌ام ز برت

با خیال تو کرده‌ام پیوند

آن چنان در دلی، که پندارم

ناظرم در تو دایم، ای دلبند

تو کجایی و ما کجا؟ هیهات!

ای عراقی، خیال خیره مبند


نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی

گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی

شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین

که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی

ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد

وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی

وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان

که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی

مشکل از گیر تو جان در برم ای ناصح عاقل

که تو در حلقه زنجیر جنون گیر نکردی

عشق همدست به تقدیر شد و کار مرا ساخت

برو ای عقل که کاری تو به تدبیر نکردی

خوشتر از نقش نگارین من ای کلک تصور

الحق انصاف توان داد که تصویر نکردی

چه غروریست در این سلطنت ای یوسف مصری

که دگر پرسش حال پدر پیر نکردی

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق

به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی


به کجاها برد این امید ما را

نشد این عاشق سرگشته صبور

نشد این مرغک پربسته رها

به کجا می‌روم یارا

به کجا می‌برد ما را

ره این چاره ندانم به خدا

نشود دل نفسی از تو جدا

به هوایت همه جا در همه حال

به امیدی بگشایم شب و روز پر و بال

غم عشقت دل ما را

به کجاها برد بالا


هُنر برتر از گوهر آمد پدید منزل، محل کار،ماشین و هر مکانی که باشید را با نصب اشعار شاعران ایرانی و سخنان بزرگان دلچسب تر نمایید. ⚘زیباترین، جاودانه ترین، به یاد ماندنی ترین و دوست داشتنی ترین هدیه برای عزیزان تون، تقدیمِ یک اثرِ هنری به آنهاست. ⚘⚘بی شک میتوان گفت همه از گرفتن یک کادوی هنری بسیار خوشحال میشوند. ⚘⚘⚘با سلام حضور محترم هنردوستانِ عزیز، نوشتن متن، شعر و . مورد نظر شما بصورت تابلو خوشنویسی با سایز، طرح و رنگِ مرکب دلخواهِ شما، در کمترین

http://alamusic.ir/دانلود-آهنگ-بندری-محسن-شریفیان-بوشهر-ن/ بوشهر نهنگ پیرن خاک پاک مرد دریان بوشهر مانند نهنگ پیری است که خاک پای مردان دریایی است سی خومون ای خاک خورشید اول و آخر دنیان برای خودمون ای خاک گرانبها مانند دنیایی است پا می بنده بند خاکش سی غریبه و خومونی بوشهر مهمان نواز است و غریبه و آشنا برایش فرفی ندارد ای تو پیر دل شکسته یاد روزای جوونی و ای کسی که در این شهر پیر شدی از ایام جوانی یاد کن یاد اون زمون تو دریا نعره ی دلنگ برنو یاد آن زمان در

مويت رها مکن که چنين بر هم اوفتد کآشوب حسن روي تو در عالم اوفتد گر در خيال خلق پري وار بگذري فرياد در نهاد بني آدم اوفتد افتاده تو شد دلم اي دوست دست گير در پاي مفکنش که چنين دل کم اوفتد در رويت آن که تيغ نظر مي کشد به جهل مانند من به تير بلا محکم اوفتد مشکن دلم که حقه راز نهان توست ترسم که راز در کف نامحرم اوفتد وقتست اگر بيايي و لب بر لبم نهي چندم به جست و جوي تو دم بر دم اوفتد سعدي صبور باش بر اين ريش دردناک باشد که اتفاق يکي مرهم اوفتد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها